سجده و امواج الکترومغناطیسی


بدن شما به طور روزانه مقدار زیادی امواج الکترومغناطیس دریافت می کند. شما امواج الکترومغناطیس را از طریق تجهیزات الکتریکی که استفاده می کنید و نمی توانید کنار هم بگذارید دریافت می کنید .همچنین از طریق لامپهای روشن که حتی برای یک ساعت هم خاموش نمی شود. شما منبعی هستید که مقدار زیادی امواج الکترومغناطیس دریافت می کنید.به عبارت دیگر شما با امواج الکترومغناطیس شارژ می شوید  بدون اینکه بفهمید! سردرد هستید! احساس ناراحتی می کنید! تنبلی در کار و درد در مکان های مختلف ! این را فراموش نکنید وقتی بعضی از این علایم را احساس کردید! راه حل همه اینها چیست؟ یک دانشمند غیر مسلمان (اروپایی) تحقیقاتی را شامل یافتن بهترین روش برای خارج کردن امواج الکترومغناطیسی که به بدن آسیب می رساند را انجام داده است. با گذاشتن پیشانی تان بیشتر از یک بار بر زمین، زمین امواج الکترومغناطیس مضر را تخلیه خواهد کرد! این شبیه زمین کردن ساختمانهایی است که احتمال برخورد سیگنالهای الکتریکی (مانند رعد و برق ) وجود دارد تا امواج از طریق زمین تخلیه شود . بنابراین سر را بر خاک بگذارید تا امواج الکتریکی مثبت تخلیه شود! آنچه این تحقیق را بیشتر شگفت انگیز می کند اینست که:


بهترین راه که پیشانی تان را بر خاک بگذارید حالتی است که رو به مرکز زمین باشید چرا که در این حالت امواج الکترومغناطیس بهترتخلیه خواهد شد .و آنچه شگفت انگیزتر است این است که:

بهتر است که پیشانی تان را بر خاک بگذارید! و بیشتر تعجب خواهید کرد وقتی بدانید بر اساس اصول علمی ثابت شده که مرکز زمین "مکه" است. و کعبه درست مرکز زمین است! بنابراین سجده در نمازتان :

بهترین راه برای تخلیه سیگنالهای مضر از بدن است !

این همچنین کمال مطلوب برای نزدیکی به قادر مطلق است، او که جهان را اینگونه خلاق آفرید !قادر متعال همواره از ما چیزی را می خواهد انجام دهیم که برای خودمان مفید و سودمند است ! موضوعاتی وجود دارد که دلیلی انجام قطعی آن نمی دانیم؛ اما دیر یا زود ممکن است شما دلیلش را پیدا کنید! در هر حال شما باید به خداوند متعال ایمان داشته باشید و بدانید هرآنچه برای او انجام می دهید بهترین برای شماست! ما به خاک نمی افتیم تا امواج الکترومغناطیس تخلیه شود، بلکه برای اطاعت خدای قادر متعال سجده می کنیم! ما به فرمان خدا اعتقاد داریم که همیشه در آن معرفتی است! ایمان ما بخاطر آفریننده است! او همه چیز را می داند! اما،از آنجا که دلیل علمی وجود دارد لازم است به مردم نشان داده شود تا هرآنچه مسلمانان انجام می دهند را ببینند؛ این برای همه خوب است !


و اما شگفتی دیگر در بیان  بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران  است. وقتی در رهنمودهایش احکام اسلام را "مترقی" می خواند و راه حل تمام مشکلات ما را در آغوش گرفتن اسلام ناب محمدی (ص) می داند.


من که به دین خودم و احکامش افتخار می کنم شما چطور؟؟؟



بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت روز معلم‏

بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت روز معلم‏
اهمیت‏دادن به معلم، یک اصل مهم و درجه اول در نظام اسلامى است

خبرگزاری فارس: حضرت آیت الله خامنه ای فرموده اند: معلم - چه بخواهند، چه نخواهند - رتبه بالا و عالى‏اى دارد و در حساس‏ترین نقطه ایستاده است. لذا پرداختن به آموزش و پرورش و اهمیت‏دادن به معلم، یک اصل مهم و درجه اول در نظام اسلامى است.

آموزش و پرورش؛ سنگ بناى آینده کشور

آموزش و پرورش، سنگ بناى آینده کشور است. اگر مشکلاتى در زمینه‏هاى اخلاقى و رفتارى، علمى، اعتماد به نفس ملى و عمومى و در زمینه‏هاى گوناگون دیگر داریم، در ریشه‏کاوىِ این‏ها به آموزش و پرورش مى‏رسیم.
اگر آموزش و پرورش در یک کشور ارتقا پیدا بکند و اصلاح شود، در اقتصاد، سلامت و بهداشت، محیط زیست، مرگ و میر، بارورى، زیبایى و هنر، رفتارهاى گوناگون مردم در سطح جامعه با یکدیگر و فراتر از همه این‏ها، در دین، فلسفه و اخلاق تأثیر خواهد گذاشت.
آموزش و پرورش، آن قاعده اساسى، به قول معمارها و بنّاها، آن فونداسیون اساسى براى بناى رفیعى است که ما مى‏خواهیم براى آینده کشورمان داشته باشیم.(1)

آموزش و پرورش؛ مهترین دستگاه مولد ما
آموزش و پرورش، مهمترین دستگاه مولد ما است، دستگاه مولد، نه یک دستگاه مصرف‏کننده. ما بایستى براى آموزش و پرورش مایه بگذاریم. این مایه‏گذاشتن، فقط پول نیست، پول فقط جزیى از مایه‏هایى است که باید گذاشت، مهمتر از پول، فکر است. بهترین و برجسته‏ترین فکرها باید بنشینند براى آموزش و پرورش طراحى کنند، باید فلسفه آموزش و پرورش اسلامى، واضح باشد و بر اساس این فلسفه، افق آینده آموزش و پرورش کشور روشن باشد، معلوم باشد ما دنبال چه هستیم و کجا مى‏خواهیم برویم و بر اساس آن، خطکشى بشود، برنامه‏ریزى بشود و راه‏ها مشخص بشود. ما به این احتیاج داریم. آموزش و پرورش باید از روزمرگى بیرون بیاید، این اساس حرف است.(2)

آموزش و پرورش؛ مهم‏ترین کار یک کشور
آموزش و پرورش، مهم‏ترین کار یک کشور است. اگر کشورى بخواهد به عزت مادى، به سعادت معنوى، به سیطره سیاسى، به پیشروى علمى، به آبادانى زندگى دنیا، به هر آرزویى بخواهد دست پیدا کند، باید به آموزش و پرورش به عنوان یک کار بنیادى - مقدماتى لازم بپردازد، چرا؟ چون همه این کارها به نیروى انسانى احتیاج دارد. نیروى انسانى هم عمدتا در آموزش و پرورش شکل مى‏گیرد و صورت مى‏بندد، به طورى که اگر آموزش و پرورش ما که تقریباً دوازده سال از بهترین فصل عمر یک انسان را در اختیار دارد، به شکل مطلوبى کار کند، باعث مى‏شود که جوانى که در این‏جا ساخته شده و قالب‏گیرى شده و صورت‏بندى شده، دیگر کمتر احتمال تغییر بنیانى در حوادث آینده در او برود. اگر آن جوان، شکل خوبى گرفت، به همین شکل کمابیش زندگى را ادامه خواهد داد. پس آموزش و پرورش کانون اصلى ساختن و پرورش‏دادن و تولید آن عامل اساسى است. (آن عامل اساسى) انسان است؛ انسان کارآمد، نیروى انسانى. بنابراین در زمینه مسائل انسانى که نگاه کنیم، هیچ مسأله (و) هیچ نهادى بالاتر و مهم‏تر از آموزش و پرورش نیست. این یک مطلب که خیلى مطلب مهمى است.(3)

--


ادامه مطلب ...

تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی رحمه الله

چکیده

جوانان متعهد انقلابی که با یاری خدا و رهبری امام خمینی رحمه الله توانستند پس از سال ها مبارزه، رژیم پهلوی را سرنگون کنند، باید برای حفظ و تداوم این نهضت، از انقلاب و دستاوردهای آن محافظت می کردند. بنابراین، از همان ابتدای پیروزی انقلاب، هسته های امنیتی حافظ انقلاب به وجود آمد. یکی از آنها نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که با هدایت امام خمینی رحمه الله در اردی بهشت سال 1358 تشکیل شد. شورای انقلاب با تأسیس شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گامی اساسی در راه سازمان دهی این نهاد برداشت.

آغاز ظهور

از مهم ترین نیازهای انقلاب اسلامی پس از پیروزی، پیش گیری از فعالیت ناجوان مردانه ضد انقلاب در داخل و خنثی سازی توطئه های خارجی بود. در آن زمان، دستگاه دفاعی و امنیتی بازمانده از دوره پهلوی، به پاک سازی و بازسازی نیاز داشت. بر اساس همین نیاز، کمیته های انقلاب اسلامی با حضور و شرکت فعال مردم در مساجد به صورت خودجوش تشکیل شد. دولت موقت ابتدا تلاش داشت این نیروها را زیر سلطه خویش درآورد، ولی این تلاش با مخالفت افراد متعهد این تشکیلات روبه رو شد. در نهایت، این نهاد تازه تأسیس، زیر نظر حضرت امام قرار گرفت. ایشان هم در دوم اردی بهشت سال 1358، به صورت رسمی، فرمان تشکیل این نیرو را زیر نظر شورای انقلاب صادر کرد. درباره انتخاب نامی که نشان دهنده روح حاکم بر این نهاد باشد، بحث های فراوانی پدید آمد و در نهایت، این نهاد عنوان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» به خود گرفت.

هدف از تشکیل سپاه

هدف از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن و کوشش در راه تحقق آرمان های الهی و گسترش حاکمیت قانون خداست. تقویت توان دفاعی جمهوری اسلامی از راه همکاری با دیگر نیروهای مسلح و آموزش نظامی، از دیگر اهداف تشکیل این نهاد شمرده می شود.

مأموریت سپاه

در اساس نامه سپاه پاسداران که به تصویب شورای انقلاب رسیده، مبارزه قانونی با عوامل و جریان هایی که درصدد خراب کاری و براندازی نظام جمهوری اسلامی هستند یا با توسل به زور، می خواهند حاکمیت قوانین جمهوری اسلامی را از بین ببرند، از مأموریت های این نهاد شمرده شده است. از دیگر وظایف این ارگان، می توان به خلع سلاح کسانی که بدون مجوز قانونی، اسلحه دارند و همکاری با نیروهای انتظامی در مواقع لزوم برای برقراری نظم و امنیت و حاکمیت قانون در کشور اشاره کرد.

مقابله با فتنه گروهک ها

سپاه هم زمان با توطئه های گروهک های ضد انقلاب و اعلام جنگ مسلحانه بر ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی، به مقابله با این توطئه ها پرداخت و با کشف و انهدام خانه های تیمی، توطئه شوم دشمن را نقش بر آب کرد. در آغاز پیروزی انقلاب، ابرقدرت ها به دنبال از دست دادن منافع بی شماری که از چپاول ذخایر کشور ایران به دست می آوردند، به فکر شکست انقلاب از راه رویارویی نظامی افتادند. یکی از شگردهای آنان، استفاده از گروه های مزدور داخلی بود. آنان با حوادثی همچون ماجرای گنبد، غائله خوزستان و اغتشاش کردستان، می خواستند نظام مقدس جمهوری اسلامی را از درون متلاشی کنند. سپاه پاسداران بر اساس رسالتی که بر دوش داشت، یکی از نخستین نهادهایی بود که به سرکوب گروه های وابسته پرداخت.

افزایش توان سپاه

سپاه پاسداران هنگامی تولد یافت که انقلاب اسلامی با انواع توطئه ها و شرارت های داخلی گروهک ها روبه رو بود. مقابله با این آفت ها، برای نهادی که هنوز آمادگی دفاعی لازم را به دست نیاورده بود، بدون یاری الهی، حمایت و رهبری حضرت امام خمینی رحمه الله ، روحیه انقلابی و شهادت طلبی پاسداران و برخورداری از حمایت ملت ممکن نبود.

با گذشت زمان، توان مقابله سپاه با حوادث افزایش یافت و در برخورد با ترورها، آشوب ها و درگیری ها فعالانه شرکت کرد. سپاه پاسداران با توجه به ضرورت، در عرصه های انتظامی و امنیتی نیز فعال گردید و در کشف و انهدام خانه های تیمی منافقان، نقش مهمی ایفا کرد.

حضور سپاه در عرصه سازندگی

پس از پذیرش قطع نامه 598، سپاه پاسداران افزون بر وظیفه اصلی خود که حفظ کیان اسلامی کشور بود، بر اساس فرمان مقام معظم رهبری، وارد میدان سازندگی کشور شد. هدف سپاه از ورود به این عرصه، استفاده بهینه از منابع و امکانات اقتصادی و عمرانیِ موجود در سپاه، مشارکت در اجرای برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، کسب تجربه و دانش فنی به منظور افزایش توان دفاعی سپاه، تداوم ارتباط سپاه و مردم و ایجاد بستر مناسب برای مشارکت نیروهای متخصص بسیجی در توسعه کشور بود.

عملکرد سپاه در عرصه سازندگی

هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی و از همان روزهای نخست، موضوع سازندگی کشور از سوی بنیان گذار انقلاب اسلامی به عنوان یکی از اصلی ترین برنامه ها مطرح شد. به دنبال تأکید حضرت امام خمینی رحمه الله ، موضوع سازندگی در جنبه های گوناگون سرلوحه امور قرار گرفت. دیری نپایید که کینه ورزی دشمنان انقلاب و اسلام، این تحول را نشانه رفت و آثار کارشکنی، ابتدا با درگیری های داخلی و سپس با تحمیل جنگ و صدها توطئه خرد و کلان دیگر، بر ضد نظام نوپای انقلاب اسلامی شدت گرفت.

پس از فراغت از جنگ، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در راه مأموریت دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی و توسعه همه جانبه کشور، وارد عرصه سازندگی شد. این مرکز با اجرای طرح های بزرگ ملی و محلی در زمینه های گوناگون، مانند سد سازی، جاده سازی، زه کشی و احداث کانال، ساخت تصفیه خانه، احداث خطوط انتقال آب و گاز و نفت، ساخت سازه های شناور، بندر، اسکله و موج شکن، ساخت پالایشگاه، احداث تونل، سازه های زیرزمینی، مخازن نفت و آب، حمل و نقل، معدن، کشاورزی، خدمات مشاوره ای و... ، کمک به دولت جمهوری اسلامی و خدمت به مردم را هدف خود قرار داد.

سپاه و رسالت فرهنگی

اگرچه سپاه برای مقابله با انواع تهدیدهای موجود، هویتی نظامی یافت، ولی نظامی گری، در واقع یکی از جنبه های وجودی این نهاد مقدس را تشکیل می داد. پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در همه شئون کشور، اصلی ترین مأموریتی بود که از روزهای نخست از سوی حضرت امام خمینی رحمه الله و دیگر مسئولان کشور بر عهده سپاه گذاشته شد.

در دهه اخیر که دشمنان بیداری اسلامی، دایره تهدیدهای خود را در حوزه فرهنگ، متمرکز و سطح عملیات روانی خویش را گسترده کرده است، اندیشه ای مقدس در سطح فرماندهان عالی سپاه شکل گرفت که به فعالیت های فرهنگی معتقد است. این دیدگاه که از حساسیت اوضاع فرهنگ جهانی و تهدیدهای بر ضد جهان اسلام سرچشمه می گیرد، می کوشد فعالیت های فرهنگی سپاه را به عنوان یکی از مأموریت های اصلی این نهاد در کنار مأموریت های دیگر ببیند.

افتخارآفرینی های سپاه

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مدت زمانی کوتاه، شگفتی جهانیان را برانگیخت. نهادی که هیچ گونه پیشینه نظامی گری نداشت و از آموزش های کلاسیک دانشکده های نظامی بی بهره بود، چنان افتخارهایی آفرید که عظمت آنها را در ژرفای سخن معمار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی رحمه الله می توان یافت، آنجا که اداره کشور وابسته به وجود سپاه گردید: «پاسدارها اگر نباشند، ... کی می تواند این مملکت را اداره کند؟» و آنجا که پاسدار بودن آرزوی امام شد: «ای کاش من هم یک پاسدار بودم» و چه افتخاری بالاتر از این!

نگاهی به عملکرد سپاه در سنگر دفاع از انقلاب، خنثی سازی توطئه ها و خاموش کردن شعله فتنه های کور گروهک های داخلی و گذری بر عملکرد سپاه در سنگر سازندگی و طراحی و ساخت سلاح ها و تجهیزات فوق مدرن نظامی، همه گویای موفقیت های روزافزون این نهاد افتخارآفرین است.

فعالیت های سپاه در یک نگاه

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزون بر جنبه دفاع در برابر دشمن، ضریب امنیت اجتماعی کشور را با ایجاد روحیه امیدواری افزایش داد و معادله های دشمنان را در ایجاد تهدید نظامی بر ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر هم زد.

بخشی از عملکرد این نهاد در راه حفظ دستاوردهای بلند انقلاب اسلامی عبارت است از: حضور در دفع غائله گنبد و ترکمن صحرا، جلوگیری از سقوط شهرهای سنندج، پاوه و نقده به دست گروهک های ضد انقلاب، برقراری امنیت در مرزهای شمال غرب کشور، مقابله با غائله سیستان و بلوچستان و جلوگیری از سقوط شهر زاهدان، خنثی سازی فتنه گروهک خلق مسلمان در تبریز، مقابله با توطئه های منافقان در خارج از کشور، ایجاد شبکه اطلاعاتی و امنیتی مناسب که مبنایی برای تشکیل وزارت اطلاعات شد، مشارکت در بازسازی کشور و... .

سپاه پاسداران در آینه کلام امام خمینی رحمه الله

امام خمینی رحمه الله در بخشی از سخنان خود در حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمود: «من از سپاه راضی هستم و به هیچ وجه نظرم از شما برنمی گردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می دارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقه ای جز سابقه اسلامی ندارید».

ایشان همچنین درباره نقش سپاه در پشتیبانی از جمهوری اسلامی فرمود: «سپاه پاسداران که رُکنی بزرگ در پیروزی انقلاب اسلامی است، با اقتدا به مولای خود سید مظلومان ـ علیه الصلوة والسلام ـ نجات بخش ملت ایران و اسلام عزیز از شب های تاریک و ظلمانی ستمشاهی بود و در پاسداری از انقلاب و هدف های آن، عاملی مؤثر و رُکنی رکین بوده و هست».

سپاه پاسداران در سایه سار کلام رهبر

رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت اللّه خامنه ای درباره جایگاه سپاه در نظام جمهوری اسلامی ایران می فرماید: «سپاه در تاریخ شناخته شده خود ما، یک پدیده کم نظیر و شاید بی نظیر است؛ یعنی سپاه، موجودی است که ولادت و رشد و نمای آن در صحنه انقلاب، آن هم در عرصه دشوارترین آزمون های انقلاب بود».

ایشان در جای دیگر می فرماید: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در سایه روحیه انقلابی و معنویتی که از سرچشمه جوشان دل منوّر و روح مصفای آن امام عارفان و قُدوه صالحان، پیوسته می جوشید و بیش از همه، جوانان رزمنده و خالص سپاه و بسیج را سیراب می کرد، توانست نقش تعیین کننده ای در دفع حمله ایادی استکبار به جمهوری اسلامی، ایفا... و حفظ و استمرار نظام را تضمین کند».

کارتمان را گذاشتیم در سقاخانه آبش را خوردیم

بعد از کلی انتظار بلاخره وقتش شد.

جاتون خالی رفتم حرم باب الجواد منتظر آقا مصطفی بلاخره رسید. فکر نمی کردم بتونیم همو پیدا کنیم آخه موبایلامونو نبرده بودیم تا تو صف گیر نکنیم.

هوا خیلی سرد بود، فهمیدیم که به علت سرما مراسم از صحن جامع به رواق امام خمینی منتقل شده.

حسابی پا خوردیم. آخه صحن جامع خیلی خیلی بزرگه همونجا فهمیدیم که دیگه جا گیرمون نمیاد چون اون همه آدم تو رواق امام خمینی جا نمی شن خلاصه رفتیم تا رسیدیم به در ورودی.

اونقدر شلوغ بود و جمعیت فشار میاورد که نتونستیم حتی به در نزدیک بشیم. یک نفر دم در افتاده بود زیر دست و پا، بنده خدا له شد فکر کنم. ما که وایستاده بودیم داشتیم خفه می شدیم چه برسه به اون بنده خدا!

کلی ناراحت شدیم که نشد بریم تو. به جاش قبل از سخنرانی آقا، رفتیم زیارت آقا امام رضا وقتی که برگشتیم صدای "بفرمایید" آقا رو شنیدیم که معلوم شد آقا تازه وارد شدن. خیلی حس جالبی بود! در ضمن بارون هم شروع شد!

به آقا مصطفی گفتم که بیا بریم صحن جامع اونجا لااقل بشینیم رو فرش.

تو راه رسیدیم به سقا خونه رفتیم آب بخوریم آقا مصطفی گفت پس این کارتا به چه دردی می خوره؟

منم کارتمو گرفتم جلوی سنسور آبخوری براش آب ریختم دادم بهش خیلی حال کردم کلی کلاس داشت. اونم خندید!

تو صحن جامع پر شده بود از فرش لوله شده، بک بنده خدایی که خدا خیرش بده بهمون جا داد نشستیم رو فرش نصفشو انداختیم رو پامون نصفشم انداختیم رو سرمون شده بودیم سوژه!

ولی فایده نداشت باد یخی که می وزید قوی تر از فرش بود.

نکته جالب این بود که مردم نمی تونستن جلوی احساساتشون رو بگیرن تند تند شعار میدادن و به این راحتی هم ساکت نمی شدن چند بار آقا مجبور شدن که در خواست کنن که مردم ساکت بشند.

تقریبا ساعت 17:30 دقیقه برگشتیم خونه اونم با دلی شکسته و دماغی سوخته!

در ضمن یک عکاسم ازمون عکس گرفت معروف شدیم!

لااقل می تونیم کارتامونو یادگاری نگه داریم!



دیدار با رهبری

امروز آقا میان حرم


یکی از دوستان برام کارت جایگاه ویژه گرفته، گرچه خودم دوست دارم با بقیه فرقی نکنم.

آخ جون خیلی خوشحالم از عید پارسال آقا رو ندیدم!

حیف که نمیزارن تو جایگاه موبایل ببریم و گرنه براتون کلی عکس می گرفتم.

دوست ندارم ویژه باشم ولی چه کنم، ممکنه دوستم ناراحت بشه!

دوست دارم مثل بقیه باشم، تو شلوغی یه کم له بشم البته جایگاه ویژه هم خیلی شلوغ می شه پارسال یک بنده خدایی نزدیک بود جلوی چشمای خودم تو جایگاه له بشه لطف آقا امام رضا بود که کاریش نشد.

جایگاه ویژه همچین جای خاصی نیست همون قسمت جلو رو با داربست جدا می کنن و کسایی رو که وارد می شن بازرسی بدنی می کنند.


در ضمن سال همت و کار مضاعف بر شما مبارک باد.



سال نو مبارک

سرخوش آن عیدی که آن بانی نور
از کنار کعبه بنماید ظهور
قلبهارا مهر هم عهدی زند
از حرم بانگ انا المهدی زند


سال نو مبارک

ازطرف:
2 تا مصطفی
یا
دانشجویان مکانیک

آش نخورده و دهن سوخته

الان کوییز ترمو داشتیم جای همگی خالی سوالای گلاب

سر کلاس،من پشت سر ع.ع نشسته بودم و خب کوییز شروع شد و طبق عادات معهود ما با آرامش شروع به حل تمرین با توضیحات اضافه کردیم.

استاد حل تمرین ابتدا قول گرفته بود که هر کی تقلب کنه برگه اش گرفته میشه ما هم که اهل تقلب نیستیم در نتیجه به این تذکر توجهی نداشتیم

خب گذشت و گذشت و...

...

..

.

ع.ع برگشتو گفت:"مصطفی نوشتی؟"

ما هم واسه پیشگیری از هرگونه افتادن در دام شیطان گفتیم:"نه"

ع.ع هم یه دفه برگشتو برگشو گرفت بالا و گفت:"بیا"

منم شوکه شدم و...

در کمتر از چند صدم ثانیه به دست یار گمنام امام زمان(عج) (استاد حلت) گرفتار شدم و همچنین به عنوان متقلب بزرگ از سوی نگاه بچه ها هدف تیرهای زهرآگین قرار گرفتم

شرایط خیلی بغرنج بود

بی خیال


شبیه این موشه در چنگال قانون






حالا چرا من؟



خداااااااا