دانشجوی بیدار دهه’ هشتاد

قرمز، رنگ خون،خونی که به پای حقیقت ریخته شود،زیباترین رنگ گیتی

آنقدر گریه کن تا ببینیم چه می شود!چه سخت است که با عده ای در راهی بروی و هدفت با آنها یکی باشد ولی آنها درکت نکنند و شرایطت را نفهمند. دشمنانت اگر به تو بد و بیراه می گویند و با تو مخالفت می کنند، انتظاری از آنها نمی رود. اما جگرت می سوزد وقتی می بینی فحش هایی که از طرف دوستان به شما می رسد از مخالفت دشمنان بسی بیشتر است.

کدام آدم عاقلی است که نداند در ایران امروز، انقلاب جواب نمی دهد و هر کس بخواهد تاثیر عمده ای داشته باشد و وارد حکومت و سیاست شود به ناچار باید ولایت فقیه و شخص آیت الله خامنه ای را بپذیرد. حرفهای چند روز قبل مهاجرانی در همین چارچوب بود. ولی خوشبختانه(برای ما) و متاسفانه (برای خاتمی و مهاجرانی و...) پیاده نظام سبز نتوانستند این سخنان را درک کنند. بدیهی است  افرادی که شبانه روز تحت بمباران تبلیغاتی و خبرپراکنی رسانه های دروغگو هستند، باید هم تصور کنند که کار رژیم تمام است و همین روزهاست که دیگر تظاهراتشان به نتیجه برسد. ولی امثال مهاجرانی که سر این جماعت را زیر برف کرده اند چه؟؛ خودشان را که نمی توانند گول بزنند. آنها خوب می دانند که باید هر چه زودتر به دامان رژیم برگردند وگرنه از صحنه سیاست محو خواهند شد.

من قصد انکار همراهی موسوی و کروبی با خاتمی را ندارم. وقتی قرار است دستور از جای دیگری صادر شود، همین هم می تواند یک تقسیم کار باشد که موسوی و کروبی رهبری نیروهای انقلابی و خاتمی رهبری نیروهای اصلاح طلب را به عهده بگیرند. ولی خوشبختانه بدنه جنبش مانند سرانشان منافق نیستند. آنها ولایت فقیه را دیکتاتوری می دانند و رک و پوست کنده عقایدشان را ابراز می کنند. نه مثل خاتمی که سخنش بر خلاف عقیده اش است و نه مثل رهنورد و رجوی و... که حجابشان به دلیل مصالح گروهی است. بنابراین برگشتن به نظام با چنین طرفدارانی امکان پذیر نخواهد بود. از طرفی خاتمی به غیر از این جماعت سرمایه اجتماعی دیگری ندارد. بنابراین اگر بخواهد علنا" علیه این جماعت موضعگیری کند و به ظلمهایی که طی این دو سال به نظام وارد کرده اعتراف کند، همین سرمایه اندکش را هم از دست خواهد داد. بنابراین او نه راه پیش دارد و نه راه پس!

هاشمی سر بزنگاه گلیم خود را از آب کشید. البته در همین حد کشید که بتواند درون نظام باقی بماند. وگرنه این رفسنجانی همان رفسنجانی خرداد و تیر پارسال است. هر چه هم عده ای شعار مرگ بر هاشمی و مرگ بر خاتمی بدهند سید علی کار خودش را می کند. او آنقدر اقتدار دارد که اگر بخواهد به راحتی بیعت خاتمی را نیز می پذیرد. ولی خاتمی با کدام دست می خواهد بیعت کند؟ دستی که در دست سوروس و راسموسن و عبدالله سعودی و مبارک گذاشته؟! سید علی را نیازی به بیعت خاتمی نیست و این خود دردی دیگر برای اوست که روزگاری بیست و چند میلیون رای داشت. ای تف بر این دنیا که بر مراد اشخاص نمی ماند!!!


برچسب‌ها: محمد خاتمي, فتنه گران
+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۸۹/۱۲/۲۲ساعت 8:58  توسط .  |