امروز وقتي به دكه روزنامه فروشي سر زدم، ديدن عكس صفحه اول روزنامه جوان به عنوان ارگان نيروي ارزشي نظام باعث تأسفم شد ولي زياد توجه نكردم. پاي خبر 21 نشسته بودم كه همان خبر به عنوان يكي از خبرهاي اول بخش خبري سراسري سيما پخش شد. پرواز نخستين دختر بسيجي با يك فروند هواپیمای فوق سبك!. واقعا آدم اين‌همه پيشرفت را چگونه مي‌تواند باور كند! خبر مهم امروز براي جامعه و البته بسيجيان پرواز يك دختر بسيجي با هواپيما كه فرمانده سپاه محمد رسول الله نيز آن را با افتخار اعلام مي‌كند. حال كسي نيست كه بگويد اگر جهاد و رزم‌آوري براي زن كمال بود حضرت فاطمه و حضرت زينب سلام الله عليهما و ديگران زنان ديني پيش‌تاز اين امر بودند.
جاي تعجب نيست. وقتي هر روز از افتخار آفريني دختركان تكواندو كار و كاراته باز و قايق‌ران كشور اسلامي در گوانجو مي‌شنويم و مدال‌آفريني آنها را الطاف الهي شامل اين سرزمين. به خاطر دارم اولين سالي را كه قبولي دخترها در دانشگاه از پسرها پيشي گرفته بود. مسئولان ارشد نظام چه ساده لوحانه! سورپرايز شده بودند و هر جا مي‌رسيدند اين‌همه پيشرفت رو فرياد مي‌كردند. البته آن روز كسي توجه نداشت كه اين فزوني ورودي دختران بر پسران - البته در حوزه علوم انساني بود و نه فني - در آينده منجر به افزايش تعداد تحصيل‌كردگان دختر بر پسر شده و اين امر سبب عدم امكان ازدواج براي دخترها به دليل كمبود هم‌كفو خواهد شد. عدم امكان ازدواج ميل به كار را افزايش داده و بازار كار تشنه به حضور دختركان با ولع بسيار آنان را خواهد بلعيد. افرادي كه مطيع‌‌ترند و حقوق كمتري مطالبه مي‌كنند و مزاياي جنسي هم دارند. پس كار براي آقايان كمتر خواهد شد و امكان ازدواج كمتر؛ و اين سير تسلسل در نهايت نظام اجتماعي و خانوادگي را مختل خواهد كرد. و ضرر آن به همه خواهد رسيد و نه جامعه زنان يا مردان. وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَآصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (انفال، آيه 25)
اساسا انگار توهم دولت و مردم در اين نظام اين شده كه زن و مرد هيچ تفاوتي با هم ندارند الا اينكه زن مجبور است هر جا رفت قسمت‌هاي عمده بدنش را با لباس بپوشاند. او مي‌تواند اسكي كند، اسكيت كند، پاتيناژ برود، كاتا بزند، حركات موزون! انجام دهد، فوتبال بازي كند، راننده اتوبوس باشد و . . . . اما در همه اين حالات روسري را روي سر نگه دارد و لباسي ولو استرچ به تن داشته باشد! جالب اينكه كارهايي كه جزء پايين‌ترين مشاغل به لحاظ اجتماعي براي مردان تلقي مي‌گردد با افتخار در تلويزيون براي زنان تبليغ مي‌گردد. رانندگي اتوبوس، رانندگي تاكسي و . . . . چندي پيش تلويزيون خانمي جوشكاري را به عنوان الگوي زن موفق نشان مي‌داد. زن روي اسكلت آهني ساختمان مي‌رفت و جوشكاري انجام مي‌داد.
ما مي‌خواهيم در برابر غرب كم نياوريم، هر كاري كه زنهاي غربي انجام مي‌دهند زنهاي ما دوبله آن را انجام مي‌دهند. يعني همان چيزي كه قبلا در مطلب «مفهومی به نام زدگي» به آن اشاره كرده بودم. در غرب به ندرت مي‌بينيد كه دولت مردان مخصوصا كساني در جايگاه رياست جمهوري و نخست وزيري زن باشند اما در كشورهاي دسته چندم آسيايي مانند هند و پاكستان، فيليپين و اندونزي و . . . تا دلتان بخواهد دولتمردان زن! وجود دارد. در كشور ما هم آقاي احمدي‌نژاد براي اينكه منتهاي روشن‌فكري خود را نشان دهد و قشر خاكستري - كه البته اينبار محدود شده بود به بالاشهر تهران - جذب كند سه زن وزير معرفي مي‌كند كه معلوم نيست توانايي آنها به اندازه يك مدير كل بود يا نه. آش آنقدر شور بود كه فقط يكي رأي آورد كه آن‌هم در حال حاضر بيشتر ويترين وزير است تا وزير.
نگاه اسلام با نگاه غرب به زن كاملا متفاوت است. جايگاهي كه خداوند براي زن قرار داده زيبنده زن است و نه هر جايگاهي كه پز اجتماعي داشته باشد. اميرالمؤمنين فرمودند كه جهاد زن خوب شوهرداري كردن است (المیزان :ج 4 ص 350). زن مادر فرزندان و آينده سازان جامعه است نه وسيله فروش كالا و دلخوشي مديران ادارات و رؤساي شركتها. جايگان زن از منظر اسلام يك جايگاه نمايشي و در معرض نيست. در نگاه غربي مردان هدفند و هركاري كه براي آنان ارزش است براي زنان نيز ارزش تلقي مي‌گردد. رياست، خشونت و . . . . در روايات ما درست نقل شده‌ كه در آخر الزمان زنان مردگونه و مردان زن‌گونه مي‌شوند.
نکته ای که امروز دغدغه ذهني نگارنده است بازگشت جامعه به تعادل است.مثالی میزنم، ببینید در دین هم در مورد بهره‌گيري از مواهب الهي وجود دارد و هم در مورد زهد و پرهيز از دنيا. حال ما كداميك را بايد بيشتر تبليغ كنيم. اينكه كداميك را برگزينيم بستگي به جامعه هدف دارد. اگر جامعه يا فردي از شدت زهد در زحمت است بايد تبلیغ کنیم كه خدا نعمتهاي فراوان داده و چه كسي بهتر از مؤمنين و الخ . . . مانند آنچه از ائمه نقل شده در مورد برخي افراد تارك دنيا. اما اگر در جامعه‌اي هستيم كه دارد از شدت مصرف‌گرايي مي‌تركد ديگر نمي‌توان گفت كه بعله! خدا نعمت داده تا مي‌توانيد استفاده كنيد. بلكه اين جامعه را بايد به زهد دعوت كرد و قناعت. حال در مورد جامعه امروز ما كه ديگر هيچ حريم حيايي براي حضور زن در جامعه باقي نمانده و زن و مرد تقريبا يكي هستند و اين همه معضل جلوه‌گري و تبعات آن براي مردان و زنان، ديگر نمي‌توان تبليغ حضور اجتماعي زن را كرد. در اين جامعه بايد از حيا گفت، از اختلاط كمتر زن و مرد كه خود مفسده زا است. از خانواده صحبت كرد.
نكته ديگر اينكه مطلبي را ديدم كه موج اجتماعی ای را در آمريكا تشريح مي‌كرد. اين موج بازگشت دختران از مشي مادران خود است. دختران نسل جديد از مادران خود سنتي‌تر شده و بيشتر علاقمند به حضور در خانه هستند و مادران كه خود در نسلي بزرگ شده‌اند كه حضور اجتماعي و كار تبليغ مي‌شده از اين امر متحيرند. شاكله فرهنگي مادران آمركايي كه 20 -30 سال پيش شكل گرفته - با توجه به اختلاف زماني مسائل ما و غرب - مسئله امروز يا دهه اخير ماست. اگر نسل امروز دختران، با غرور به دنبال اجتماعي شدن هستند بايد بدانيم كه نسل بعد با تجربه بدي كه از مادران خود خواهد داشت به فطرت خود باز خواهد گشت. مسئله اينست كه جامعه ما امروز اين شرايط را درك كند و مسير طي شده غرب را نپيمايد. اگر امروز در مدارس اروپايي امواج بازگشت در مورد اختلاط مدارس را داريم بايد بفهميم كه غرب به اشتباه خود پي‌ برده و ما نبايد دنباله رو آنان باشيم. حتي اين موج بازگشت در كشور را در برنامه‌هاي صدا و سيما نيز مي‌توان مشاهده كرد. صدا و سيما كه در 10 -15 سال اخير دائم كار براي زن و خشونت زنان و عدم تمكين در برابر شوهر را تبليغ مي‌كرد حدود يكي دو سالي است – گر چه خيلي رقيق - كه برنامه‌هايي در مدح خانه‌داري و شوهر داري و مذمت كار بيرون براي زنان پخش مي‌كند.