این عکس رو یکی از خوانندگان محترم وبلاگ واسمون تهیه کردند که خیلی خیلی اتفاقی اسمشون هم مصطفی س
عکس مربوطه صرفا جهت اطلاع بوده...
برداشت های مخاطبین را به حساب نظر نویسندگان وبلاگ نگذارید!
دوستان به دادم برسید. مردم از تنهایی...
آخه این چه جور شبکه اجتماعی ایه که هرچی مخالفه آدم رو از دوستی(ارتباط در فیس بوک) منع میکنه؟
تا جایی که زورشون میرسه فحش میدن و توهین میکنن، بعد که دیگه حرفشون برو نداره ارتباطشون رو قطع میکنن
چند وقت پیش با یکیشون کلی بحث کردم. یهو دیدم دیگه نمیتونم بحث کنم. فهمیدم آقا فرار کردن...
چند روز پیش دوباره با یکی دیگشون که خودشون خیلی قبولش دارن و با افتخار و برای رضای خدا ت.... هم خوردن بحثم گرفت. باز متوجه شدم وداع رو لبیک گفتن من آخرین مطلبی که براشون به طور خصوصی فرستادم این بود
سلام
می بینم که شما هم مثه خیلی از دوستای دیگتون ما رو از حسن همجواریتون منع کردید
واقعا که!
پس درسته که میگن شعار "زنده باد مخلف من" برای یه عده حکم تف سر بالا رو داره!
آقایان حسین ز حسین ق جواد آقای ج و بقیه دوستانی که ما رو به معیت خودتون نمیپذیرید. خواهشا سر حرف هایی که تو فیس بوک میزنید باشید تا مجبور نشید اینطور صورت مسئله رو پاره کنید...
باز هم از تمامی دوستان مهندسی که حرفی برای گفتن دارن خواهش میکنم تا برای ایجاد تضارب آرا در فیس بوک با هم دوست شیم و مسائلی که بین خودمون هست رو به اشتراک(بحث) بذاریم تا بتونیم حق رو نمایان کنیم
اینم صفحه من تو فیس بوک
لطفا فقط بچه های مهندسی درخواست دوستی بدن
http://www.facebook.com/profile.php?id=1784865856
بعضیا می گن چقدر خوش شانس!
اما در حقیقت اگه کسی به شانس معتقد باشه یه جور شرک محسوب میشه چون همه چیز تحت خواست خدا اداره می شه
به عنوان مثال در فیلم بالا خواست خداوند متعال اینطور بوده نه شانس!
ترم پیش مسئولین برای راحتی بیشتر خانم ها در سایت حدود یک چهارم سایت رو مخصوص اونها ها قرار دادن
یعنی از این قسمت فقط خانم ها می تونن استفاده کنن ولی بقیه ی قسمت ها هم برای استفاده ی خانماست هم آقایون
جالب اینجاست که عده ای از دوستان شورا صداشون در اومد که ((وا مصیبتا حق و حقوق زنان پایمال شد و ...)) به همین بهانه هم کلی سر و صدا کردن و جلسه برگذار کردن و بچه بسیجی ها رو کوبوندن به خیال خودشون
البته ما که نفهمیدیم کجاش حق و حقوق زنان پایمال شد!
اما
چند روز پیش رفته بودم سایت تا وبلاگ رو به روز کنم که با یک صحنه ی عجیب رو به رو شدم!
همون آقایونی که صداشون تا آسمون هفتم بلند بود که ((وا مصیبتا)) خودشون داشتن از قسمت مخصوص خانما اسفاده می کردن و حق اونا رو می خوردن
-------------------------------------------------------------
راستی می خواستم از انجمن اسلامی ببخشید شورای صنفی تشکر کنم که اصلا سیاسی کار نمی کنه و فقط به دنبال برطرف کردن مشکلات صنفی دانشجویانه
در ضمن می خواستم ازشون در خواست کنم که اگر مشکلات اکثریت پشت بوته نشین دانشجویان حل شد یک سری به غذاخوری و نماز خونه و کلاسای گرم ما اقلیت هم بزنه!
داشتم به مناسبت عید امروز کد آهنگ پیدا می کردم واسه وبلاگ
بعد کلی گشتن یکی پیدا کردم
وقتی گذاشتم رو وبلاگ دیدم داره می گه سگه در خونتم امام رضا!
حسابی پا خوردم
آخه بابا
گوگولی جون
عمو
یره
به جان خودم ائمه سگ نمی خوان
چهار تا بچه مسلمون شیعه می خوان
چهار تا منتظر واقعی میخوان
دیروز در سطح دانشکده علوم اداری و دانشکده مهندسی شیرینی پخش شد.
یه اتفاق عجیب که افتاد شایعه ای بود که در افواه پخش شد.
"میگن یکی از بسیجی ها تعلیق خورده"
این اتفاق ناشی از آن بود که دوستانی که شیرینی پخش میکردن با دستبند سبز در صحنه حاضر شده و مخاطبین که هیچگاه از محبت جلبک ها بهره مند نشده بودند و همیشه توقع خرابکاری و توهین از این دوستان داشتند، فکر کردند که یکی از بسیجی ها تعلیق خورده و این شادی دوستان سبز، ناشی از آنست
ما هم در اقدامی مشابه اون روز سر سفره نوشابه خریدیم و با دوستان به عیش و نوش نشستیم
ملت شیرینی گرون قیمت میدن، ما یه نوشابه میگیریم یه ملت بخورن و خداشونو شکر کنن
تذکر:یه ملت استعاره از 11نفر
----------------------------------------------------------------
راستی فردا توسط استانداری تعطیل اعلام شده