سوالات بنیادین

جملات زیر از کیست؟(مطلب عیناً نقل شده است)


(( آذربایجان و ترک زبان ها هیچ وقت فرزند خودشون رو نمی گذارند که به کس دیگه ای رای بدن، یا لرستان که خود من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم موسوی رو  نمی گذارند که به آقای احمدی نژاد رای بدن، این دو تا برای ما ملاکه اینه که باقی موارد هم شبیه همینه))


1. یکی از نامزد های پست مبصری مهد کودک.

2. نامزد (همسر آینده) یکی از نامزد های پست مبصری مهد کودک.

3. رزیتا صخره نورد.

4. عمراً کسی همچین حرفِ چیزی بزنه!

5. هیچ کدام!



((ملت ایران، کسانی که با نام بنده ویا با عنوان حمایت از بنده یک سری حرفهای ناروا و بر خلاف قانون اساسی به رئیس جمهور قانونی کشور نسبت می دهند نه حامیان بنده هستند و نه دوست داران نظام و انقلاب، بنده در پیشگاه شما ملت از اعمال و رفتار آنها تبری جسته و همه، بخصوص طرفداران خود را بر رعایت قانون و حفظ حرمت رقیب فرا می خوانم.))


1. میترا کوهنورد.

2. شوهر سومین متفکر دنیا

3. شوهر میترا کوهنورد.

4. همسر روشنفکرترین زن ایران.

5. هیچکدام!



جواب:

پاسخ تمامی سوالات گزینه 5 می باشد.



اظهار نظر جالب عبدالرحمن حاج احمدی

اظهارات مضحک سرکرده گروهک پژاک در مصاحبه با بی بی سی





حاج احمدی در پاسخ به این سوال که آیا این افراد اعدام شده با گروهک شما در ارتباط بوده اند یا نه گفت: بله آن ها با ما در ارتباط بوده اند اما ارتباط نداشته اند! و این افراد اعدام شده فعالان حقوق بشر بوده اند!



توقیف چیست و به چه دردی می خورد؟

توقیف چیست و به چه دردی می خورد؟

 

در لغت نامه توقیف به معنای بازداشت و ضبط می باشد. اما در دانشگاه این کلمه مفهومی کاملا متفاوت دارد که به آن می پردازیم.

این کلمه در دانشگاه به معنی استراحت اجباری ، مطلبی برای داد زدن و شروعی دوباره می باشد.

این کلمه برای عده ای بار منفی در بر دارد. اما برای مدیر مسئول، سردبیر و تحریریه به معنای شادی و خوشحالی مضاعف می باشد.

نشریه ای که توقیف شده دیگه تا چند شماره ی بعد نیازی به مطلب نداره. تا وقتی که نشریه توقیف شده که مطلب لازم نیست وقتی هم که از توقیف خارج شد تا چند شماره ی بعد می تونید به این مطلب بپردازید که شما رو توقیف کردن. تازه اگر باز هم مطلبی برای چاپ نداشتید می تونید با توجه به کارتون ها و فیلم هایی که دیدید از خودتون ایده های نوین در کنید. مثلا میشه بگید نشریه ما رو وزارت ارشاد ربود، یا اینکه تو چاپ خونه توسط یک کسی که لباس شخصی پوشیده بود ربوده شد (لابد بنده خدا می خواسته شیشه تمیز کنه) خلاصه همه چیز به قوه تخیل شما بستگی داره.

از مزایای دیگه توقیف اینه که شما وقتی توقیف شدید می تونید توسط یکی دیگه از اعضای نشریه یک نشریه جدید چاپ کنید، اسمش رو هم شبیه همون نشریه قبلی بگذارید، مثلا اگه برگ بوده بگذارید ساقه یا ریشه یا هر کدوم از اعضا و جوارح دیگه گیاه.

این کار چند تا مزیت داره. از جمله اینکه:

اولا می تونید تو اون نشریه ی جدید به همه عالم و آدم بگید که شما توقیف شدید که کلی کلاس داره.

ثانیا تو انتخابات کمیته ناظر بر نشریات به تعداد دفعاتی که توقیف شدید و نشریه جدید راه انداختید می تونید رای بدید که خودش امتیاز بسیار بسیار بزرگیه (کاش ما رو هم توقیف می کردن)

بنابراین اگر حرفی برای گفتن ندارید یا بچه های تحریریه خسته شدند و ... تنها کافیست چند تا نسبت دروغ یا بد و بیراه نثار اشخاص حقیقی و یا حقوقی نمایید تا کمیته ناظر بر نشریات شما را تو قیف کند و از مزایای ارزشمند آن بهره ببرید. (تازه بعدش خودتون کمیته ناظر بر نشریات می شین)

از اونجایی که ممکنه بعضی از دوستان از من شکایت کنند که نظریاتشون رو به نام خودم چاپ کردم همینجا اعلام می کنم که این نظریه توسط بنده ابداع نشده، و اینجانب فقط به گوشه هایی از تلاش و تجربیات چندین ساله ی بعضی از دوستان اشاره کردم.

سرنوشت روشنفکرترین سیب ایران



هنگام روشن فکری





































چند سال بعد از پایان روشنفکری




آخرین مد

اینم واسه اونایی که روز به روز مد لباساشونو عوض می کنن.



.سرخط....


داستان کروبی

زنگ در به صدا در می آید و قیافه موسوی درآیفون تصویری ظاهر می شود.خانواده کروبی به سمت آیفون هجوم می برند. براثر تصادف آنها با هم ،گوشی آیفون می افتد ؛اوضاع بحرانی می شود!ا

تقی (فرزند ارشد کروبی) اسلحه می کشد وآن را مسلح می کند: محافظارو خبر کنید …بهمون حمله شده!….می خوان با قیافه ی موسوی ما رو فریب بدن!ا

فاطمه کروبی سریعاً با سایتهای ضد انقلاب تماس می گیرد:آخه چرا حکومت باید به اینجا برسه … همین الان با گاز خردل به ما حمله کردن!.مسئول مستقیم جان مهدی، حکومت است وبس !…ما زجر کشیده انقلابیم! …ما…ا

محمد:پدر دیدی چطوری به من نگاه می کرد! ….من مطمئنم که قصد وغرضی داشت !ا

مهدی کروبی: بزارید بیاین..من برای مردن آماده ام…. من نمی خوام از “چیز”بمیرم !…من حاضرم هرگونه هزینه ای را متقبل بشم …..من…ا

یکی ازمحافظان کروبی غروغرکنان از اطاق بغل خود را به جمع می رساند وکلید در باز کن را فشار می دهد…کروبی اسلحه را از تقی می گیرد و به سمت محافظ بخت برگشته نشانه می رود:می دونستم …می دونستم که دست تو هم با اونا تو یه کاسه ست!…اعتراف کن…اعتراف کن که تو بودی تو غذام چاقو ضامن دار می انداختی !…اعتراف کن که تو خبر سیصد میلیون شهرام رو لو دادی!ا

دندانهای مصنوعی کروبی براثر هیجان به پرواز در می آیند!نوه کروبی دندانها را بین زمین وآسمان می گیرد!کروبی شلیک می کند!
محافظ کروبی که روزی هزار بار به خاطرشغلش به خودش فحش می دهد بازحمت خود را به در می رساند… موسوی در آستانه در ظاهر می شود….کروبی خود را جمع وجور می کند تازه یادش می آید که قرار این شوی تلویزیونی را چند روز پیش گذاشته بود!دوربین ها روشن می شود!ا

-سلام علیکم
-آنچنان انحصار طلبی بر کشور حاکم کرده اند که …(صدای کارگردان :کات!…آقای کروبی این بیانیه واسه یکسال پیشه! پشت برگه رو باید بخونی ! )