نزدیک ترین راه بهشت زیر پای مادر است.
پس هرچه سریع تر به بهشت برو!
http://www.rasekhoon.net/weblog/ahmadynejad/23980.aspx
هزار و اندی سال پیش زمانی که هنوز من و تو در صف انتظار برای ورود به گیتی بودیم علی (ع) را قدر ندانستند
نکند این بار سید علی را هم از ما بگیرند و تو برادرم، خواهرم در خواب باشی.
پدرم همیشه میگوید "این خارجیها که الکی خارجی نشدهاند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان دادهاند" البته من هم میخواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم. ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج میدانم.
تازه دایی دختر عمهی پسر همسایهمان در آمریکا زندگی میکند. برای همین هم پسر همسایه مان آمریکا را مثل کف دستش میشناسد. او میگوید "در خارج آدمهای قوی کشور را اداره می کنند"
مثلن همین "آرنولد" که رعیس کالیفرنیا شده است. ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد و بعد... البته آن قسمتهای بیتربیتی فیلم را ندیدیم اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا. اما در ایران هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود. خارجیها خیلی پر زور هستند و همهشان بادی میل دینگ کار میکنند. همین برجهایی که دارند نشان میدهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کردهاند.
ما اصلن ماهواره نداریم. اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامههای علمی آن را نگاه میکنیم. تازه من کانالهای ناجورش را قلف کردهام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند. این آمریکاییها بر خلاف ما آدمهای خیلی مهربانی هستند و دائم همدیگر را بقل میکنند و بوس میکنند. اما در فیلمهای ایرانی حتا زن و شوهرها با سه متر فاصله کنار هم مینشینند. همین کارها باعث شده که آمار تلاغ روز به روز بالاتر بشود.
در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمیشود و نخبههای علمی کشور مجبور میشوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش میشوند. مثلاً این "بیل گیتس" با اینکه اسم کوچکش نشان میدهد که از یک خانوادهی کارگری بوده، اما تا میفهمند که نخبه است به او خیلی بودجه میدهند و او هم برق را اختراع میکند. پسر همسایهمان میگوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شبها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم.
از نظر فرهنگی ما ایرانیها خیلی بیجمبه هستیم. ما خیلی تمبل و تنپرور هستیم و حتی هفتهای یک روز را هم کلاً تعطیل کردهایم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از پسر همسایه مان شنیدم که در خارج جمعهها تعطیل نیست. وقتی شنیدم نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم. اما حرفهای پسر همسایهمان از بی بی سی هم مهمتر است.
ما ایرانیها ضاتن آی کیون پایینی داریم. مثلن پدرم همیشه به من میگوید "تو به خر گفتهای زکی". ولی خارجیها تیز هوشان هستند. پسر همسایهمان میگفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند. ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان میروند و آخرش هم بلد نیستند یک جملهی ساده مثل I lav u بنویسند. واقعن جای تعسف دارد.
بنا به گفته منابع موثق یکی از موج سواران موج سبز اموی اعلام کرد که طی مطالعاتی که در سیره امام داشته به این نتیجه رسیده است که امام خمینی از راه امام منحرف شده بوده است. وی همچنین افزود که این مطالعات تا کنون در موج سبز سابقه نداشته است و همچنین گفت برای نمونه اگر رفتار امام را با موج سبز مقایسه کنید متوجه تناقضات بزرگی می شوید که نشانه انحراف امام از خط امام است.
با توجه به جایگاه والای ادبیات و اهمیت آن بر آن شدیم تا به تحلیل و توضیح چند ضرب المثل بپردازیم.
1. یکی به نعل می زند یکی به میخ!
در اصطلاح به کسی که مانند علی لاریجانی و یا روسیه عمل کند می گویند. یعنی کسی که چهار تا به این طرفی ها بگه چهار تا هم به اونطرفی ها به طوری که معلوم نشه کدوم طرفیه.
2. قسم اباالفضل رو باور کنم یا دم خروس!
نقل است که در زمان منشور کوروش مردی بعد از اینکه در انتخابات برنده نشد دوازده تا بیانیه صادر کرد و اعلام کرد که تقلب شده و رئیس جمهور واقعی اونه و کاندیدای دیگه رئیس جمهور نیست.(می دونم باور کردنش سخته ولی اون موقع هنوز دمکراسی و اخلاق سیاسی مثل الان جا نیفتاده بوده و مردم متمدن نبودن)
اما این فرد هر ماه می رفت و حقوقشو از دفتر همون رئیس جمهور غیر قانونی می گرفت و به نوعی زیر دست و حقوق بگیر و منسوب اون رئیس جمهور محسوب می شد.
اینجا بود که این ضرب المثل ابداع شد.
البته پیشینیان ما در نقل این ضرب المثل تقلب کرده اند و آن را از:
12 تا بیانیه رو باور کنم یا حقوق گرفتنت
به
قسم ابالفضل رو باور کنم یا دم خروس
تغییر داده اند.
3.رو که نیست سنگ پای قزوینه!
این ضرب المثل در دوران داریوش برای کسانی استفاده می شد که ارابه های شهرداری را آتش می زدند و قصد براندازی حکومت را داشنتد.
این افراد اعلام می کردند که ما آشوبگر نیستیم بلکه فقط معترضیم و حق قانونی و مسلم ما انرژی هسته ای نیست بلکه آتش زدن مسالمت آمیز ارابه های شهرداری است!
4.آشوبگر حیا کن دارالفنون رو رها کن
این ضرب المثل در دوران امیر کبیر در مقابل کسانی استفاده می شد که می خواستن دارالفنون رو از هدف اصلی خودش که کسب علمه منحرف کنن.
در واقع انگلیس این افراد رو فریب داده بود تا مانع کارهای امیر کبیر بشن.
البته این ضرب المثل به علت تقلب گسترده در فرهنگستان محمد شاه قاجار از زبان فارسی حذف گردید.
شاید او مجرم باشد ولی به جرم اینکه وزیر احمدی نژاد بود محاکمه شد!
و گرنه چه رئیس جمهور هایی که خود را دکتر جا زدند و کسی چیزی نگفت!
چه قرآن پژوهانی که سه ساله استاد دانشگاه شدند و کسی صدایش در نیامد!
چه قدر خوب بود که مطهری ها و توکلی ها فقط به او بسنده نمی کردند و ریشه مدارک تقلبی را می خشکاندند. چه خوب بود دانشگاه آزاد را هم استیضاح می کردند!
چه خوب، چه بد، رفت.
روحش شاد.
خداوند او را بیامرزد.
و همه ما را نیز که به او ...