چه خوشگل!!!

"خ" و "م" و"ی" و"ن" و"ی" در "خمینی" و "خامنه ای" مشترک است. یعنی من هر وقت می نویسم "خامنه ای" در دل خود "خمینی" هم دارد. اما "خامنه ای" یک "الف" و یک "ها" از خمینی بیشتر دارد که روی هم می شود؛ "آه"...


اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)

سر کلاس اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) هنگام ارائه کنفرانس "امام خمینی و صهیونیزم جهانی" که باعث عصبانی شدن جنبش سبزیهای کلاس(بخوانید صهیونیست های کلاس) شد اینجانب فیلمی گرفتم که نشون میده مجتبی قبادی پشت سر استاد چطور مواضع خودشو عوض میکنه!!!!!!!!!



اونی که اون بالا اونقدر خوشگل وایستاده و داره ارائه میده(یا کنفرانسشو یا بدنشو) عباسپوره...





پله های متحرک

چندی پیش در همین وبلاگ پستی داشتیم با مضمون کشف بازداشتگاه جدید مصطفی اردشیری


خبرهای موثقی به دست ما رسیده از خفن نانو تکنولوژیه جدید در این بازداشتگاه


عکس زیر پله های متحرکی را نشان میدهد که در اطراف محل بازداشتگاه مکشوفه کشف و ضبط شده.کارایی این پله ها به این صورت است که هر کس به داخل بازداشتگاه می آید تا کسب اجازه از محضر اون مصطفی دیگه حق بیرون رفتن از بازداشتگاه را ندارد.

کارایی دیگر این دستگاه این است که اگر حاج مصطفی سرشون شلوغ بود میتونه از این فن آوری در جهت حفظ دوستان بازداشتی استفاده کنن.



به امید روزهای خوش در بازداشتگاه


نشریه حرکت


راهروی مکانیک



با تلفظ غلیظ و غنی ایمان باغه بان،



کمی از نزدیک تر





قطار شهری



 متروی شهر ما(مشهد) بعد از ده سال از آغاز پروژه و اتمام مسیر خط یک،به دلیل نداشتن واگن،بی استفاده مانده و این در حالیه که اخیرا کلنگ خط دو هم به زمین خورده است!

مصطفی حسن زاده از شاعران جوان و دارنده مقام دوم دومین جشنواره سراسری طنز تهران در بخش شعر-1388 در شعری درد دل متروی مشهد با متروی تهران را به زبان طنز بیان کرده است.


اول نامه‌ام به نام خدا/خالق نصف ما و کل شما!
بعد هم یک سلام طولانی/ اول قصه‌ای که می‌خوانی
یک سلام دراز مثل خودت/ دلبر و دلنواز مثل خودت
یک سلام بلند از مشهد/پیش کش بر قطار کارآمد
نه که من زاده خراسانم/ادبیات خوب می‌دانم!
زین سبب نامه‌ای کنم منظوم/ درد دل‌های مترویی مظلوم!
تو که در زندگی اثر داری/ هیچ از حال من خبر داری؟
از قطاری غریب و بی چاره/خانه داری که هست آواره
دیدی از بس که قلبم آشوب است/یادمان رفت؛حالتان خوب است؟!
دل من کرده باز میل تو را/بخورم خاک زیر ریل تو را!
ای وجودت پر از منافع و سود/از قطاری که نیست بر تو درود!
من فدای در کشویی تو/ واگن آخر و جلویی تو!
سر که هیچ است،امر فرما تا/ جان فدایت کنیم سر تا پا!
چون بلا استفاده‌ام نقدا/ بخورد غصه‌هات بر سر من!

***
وضع ما در چه حال و حال شما/درد دل می‌کند به شاه،گدا
شهردار عزیز پشت شماست/ زیر تهران درون مشت شماست
می‌خوری میروی جلو یک بند/میزنی بر محله‌ها لبخند
زیر تهران اگر که خالی هست/ مشکلی نیست چون که قالی هست
(باف آن آمده است در اینجا/ من و همشهری و ازین حرفا؟!)
زن و مرد و جوان و کودک و پیر/دکتر و کارمند و گشنه و سیر
همگی پای در رکاب تواند/ در حقیقت همه خراب تواند!
اولت در حرم تهت داماد/آی...خوشبختی‌ات مبارک باد!
چه سری، چه دمی، عجب کمری/ناقلا مترویی تو یا که پری؟!
عاشق خطتیم یار تویی/ ریل پاتیم تا قطار تویی
***
تو که کلی برو بیا داری/در دل پایتخت جا داری
رویتان را به ما کنی، بد نیست/ذره‌ای اعتنا کنی، بد نیست!
مثل کار تنور با تن نان/ حال ما عالی است مترو جان!
ای برادر کلاه رفت سرم/مستمرا در آمده پدرم!
چه کلاهی؟گشاد تا بینی/ تحت عنوان واگن چینی!
بحث اطریش و چین و ژاپن بود/کار ما گیر چند واگن بود!
سفت وشل،خیر و آره می‌کردند/سر من استخاره می‌کردند!
خسته از فرصتی که رفت شدیم/ بی اثر مثل پول نفت شدیم!
(نفت اصلا مگر اثر دارد؟/ بچه این حرف‌ها خطر دارد!)

هفت روزی که هست در هفته/ اسم من بر سر زبان رفته
ولی افسوس بر زبان مرده است/ بر من انگار کن زمان مرده است
در سر شهر درد سر شده‌ایم/ سوژه خنده بشر شده‌ایم
هرکه اوضاع بنده را دیده/ با صدای بلند خندیده!
(خارج از خانه فاش خندیده/ توی خانه یواش خندیده!)
تنگ و تاریک می‌کنند مرا/ باز و باریک می‌کنند مرا
هر کسی خواست ضدحال زند/ حال این بنده را مثال زند!
از هزاران شعار سیر شدیم/ عاقبت توی نطفه پیر شدیم!
پایه اول و رفوزه شدن؟/ از همان ابتداش موزه شدن؟!

درد دلها زیاد و دل تنگ است/ حرف ما میخ و گوششان سنگ است
چشم امید بستم از همه کس/ یا امام رضا(ع) به دادم رس!
متروی اصفهان، کرج، تبریز/ همه دارند صاحب و من نیز
گرچه از بعد من کلنگ زدند/ منتها ضربه را قشنگ زدند!
کار آنها به افتتاح کشید/ قصه من به افتضاح کشید!

نفس روزگار یعنی تو/ باعث افتخار یعنی تو
خورد و خاک و خراب یعنی من/ کانال فاضلاب یعنی من!
برق‌هایت همه فشار قوی/به ضعیفان نگاه کن اخوی!
البته بر تو هم نظر دارم/ مشکلات تو را خبر دارم
مثلا از فشار آدمها/حالت بی قرار آدمها
دوستان عزیز هل ندهید!/ هل اگر می‌دهید شل ندهید!
بکنید آن فشار را تنظیم/تا همه در قطار جا بشویم!
در فضایی که تنگ چون گور است/ اولین کار منطقی زور است!
پای از کفش و روسری از سر/ همه از جای خود شدند به در!
در چنان ازدحام و در گیری/وای از فایل‌های تصویری!
نه فقط در قطار یا اتوبوس/ می‌رسد توی قبر هم بلوتوث!
آخرین فیلم‌های مساله دار/مرگ بر دست‌های استکبار!
خواهر و مادر و الی آخر/ می‌شود زیر دست و پا پر پر!
- آنتناتان میِه تا زیره زِمین؟/ یره ایولا ر ِ بلند بِگین!
(نمره جومان رسید به صد/ لهجه‌ام رفت تا خود مشهد!)
رسم مردی که شب ندارد و روز /مانده در گوشه و کنار هنوز
در نشستن اگرچه آزاد است/جای خود را به پیر‌ها داده است
رسم مردی اگر که تعطیله/ دست خود را بگیر از میله!
بچه‌اش هست جا اگر تر نیست!/ میله کم نیست صندلی گر نیست!

آخ! یاد هووت(!) افتادم/ لحظه ای در سکوت افتادم!
با هزاران امید و با پارتی/ راه افتاد خط بی آر تی(BRT)!
خار شد گرچه توی پای شما/نتواند گرفت جای شما...

***
وقتتان را گرفت این بنده/عذر تقصیر،بنده شرمنده
موتورت گرم باد و سرد مباد/پیچ‌های تو هرزه گرد مباد!
ریل‌هایت عزیز کج نشود/ آخر مقصدت کرج نشود
بروی سمت غرب تا تبریز/پس از آن آنکارا، پاریس، ونیز
طرف شرق هم، چنین بروی/به هوای پکن به چین بروی!
سینه‌ات صاف و استخوانت سفت/ چرخ‌هایت روان و درها چفت!
راستی! خط یک که خیر نداشت/خط دوم به صحنه پای گذاشت!
آخر و عاقبت چه خواهد شد؟/قصه این دو خط چه خواهد شد؟
با همین اضطرار و بی‌صبری/زیر این سقف آسمان ابری
می‌روم تا حرم به خانه دل/پیش آقاست حل هر مشکل
مگر از حضرتش بر آید کار/ورنه از خلق نیست جز آزار
همه ریل‌های من آقا/ به فدای گل ضریح شما...
***
مثل پاییز زرد آوردم/ دلتان را به درد آوردم
عین یک رودخانه در جریان/ تا ابد باش متروی تهران!
و السلام ای مرام صد در صد؛/ ریل خالی متروی مشهد

سال ۸۹ سال چیه؟


بچه  ها میگن ببره