لحظه های کاغذی

قبلا برای برنامه های مشابه آدم هایی که تازه مسلمان بودند و خارجی رو آورده بودیم .برای همین کمی برای من طبیعی بود .

عیسی فارسی را خیلی دست و پا شکسته صحبت می کرد . دلیلش هم این بود که مادرش ایرانی بوده.

بعد از سخنرانی شان عبد الرئوف که فقط انگلیسی بلد بود و با همان چند کلمه انگلیسی که من بلد بودم فهمیدم خیلی بارش است کاری داشت و رفت و عیسی در جمع ما ماند که بعد از همایش چند دقیقه ای خصوصی تر با هم صحبت کردیم .

کارمند شبکه اهل البیت تی وی بود اما تیپش رسانه ای نبود.

 لذت بردم از نگاهش . نگاهی که فقط شش سال عمر دارد اما بی نهایت عمیق است .

صحبت ۱۰دقیقه ای مان از ۲۵ ساله بودن و مجرد ماندنش تا راه های نفوذ تمدن اسلامی به غرب را شامل می شد .خیلی هایش را جای دیگر مطرح خواهم کرد .

صحبت که می کردیم می گفت :شش سال پیش دیدم چیزی در زندگی ام کم است گشت و دیدم و مطالعه کردم هم ادیان را هم دیگر پر کنندگان فضای زندگانی انسان را .

اسلام همانی بود که می خواستم نه اسلام این وهابی های پولدار صعودی اسلامی که من را سیراب کرد اسلام امام خمینی بود .((خیلی با احترام نسبت به امام راحل اظهار نظر می کرد ...شاید از ما هم بیشتر ))

 می گفت بچه که بودم با وسایلم بازی می کردم که یک روز تلوزیون برنامه ای از امام را پخش می کرد بی اختیار بازی را رها کرده و به تماشای امام نشستم پانزده سال بعد زمانی که مطالعه می کردم دو باره عکسش را دیدم و با او آشنا شدم .

می گفت : سالانه چند هزار نفری در کشورش مسلمان می شوند و تمام خارجی هایی که مسمان شده اند به عشق امام خمینی و بعد از آشنایی با او مسلمان شده اند .

می گفت : اسلام قبل از انقلاب فقط اسلام درس فقه خواندن بوده و اعمال شرعی اما اسلام بعد از انقلاب همان اسلام امام حسین(ع) است...

 اسلامی که همه ی ابعاد انسان را رشد می دهد...

 اسلامی که به انسان قدرت گذشتن از جان می دهد تا دنیا به خدا نزدیک تر شود و اسلام مستحکم تر.

می گفت اگر می خواهید انقلاب را صادر کنید این اسلام را معرفی کنید اسلامی که امام خمینی آن را زنده کرد و برای این معرفی خود را مسلط کنید به زبان انگلیسی .

می گفت  سه هزار سال تاریخ دارید هزار و چهارصد سال اسلام دارید ... انقلاب اسلامی دارید ...

دفاع مقدس دارید ....تفکر استوار دارید ... امام و رهبر دارید ...

باید اسلام انقلابی تان را به تمام دنیا صادر کنید ...