با توجه به اصرار شدید دوستان سبز (واحد لیبرالیسم فرهنگی) در سایت ها و وبلاگاشون به ادامه آب بازی های مختلط در گوشه و کنار تهران میشه نتیجه گرفت این قضیه، قرار های بعدی جنبش سبز بوده و نظام با تمام دم و دستگاهاش دور خورده!
به نظر بنده عامل اصلی آب بازی مختلط در شمال تهران نه فقط تبلیغات انتخاباتی بی نتیجه ی شهردار تهران و نه فقط برنامه تفریحی یک عدد آقازاده و نه فقط دست های پنهان برای از بین بردن ذهنیت مردم از جوانمردی آمنه در قبال خواستگار اسید پاشش و نه فقط ... بلکه هر چی دیدید و در ادامه خواهید دید توطئه کارخانه های ساخت اسباب بازی بوده است.
میدونید در این مدت که برنامه آب و آتش در این بوستان برگزار میشده کارخانه های ساخت تفنگ آب پاش چه پولی به جیب زدن؟
شهید مطهری در تفسیر آیه 59 و 60 سورهی احزاب که میفرماید: "اى پیغمبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که جِلبابهاى (روسریهای بلند) خویش را به خود نزدیک سازند. این کار براى این که شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. اگر منافقان و بیمار دلان و کسانى که در شهر نگرانى به وجود مىآورند، از کارهاى خود دست برندارند ما تو را علیه ایشان خواهیم برانگیخت. در آن وقت فقط مدت کمى در مجاورت تو خواهند زیست." به صراحت بیان میکنند:
«افرادى که در کوچه هاو خیابانها مزاحم زنان مىگردند از نظر قانون اسلام مستحق مجازات سخت و شدیدى مىباشند. تنها مثلًا آنها را به کلانترى جلب کردن و تراشیدن سر آنها کافى نیست، بسیار سختتر باید مجازات شوند. قرآن مىفرماید: «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقونَ وَالَّذینَ فى قُلوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفونَ فِى الْمَدینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرونَکَ فیها الّا قَلیلًا» یعنى اگر اینها دست از عمل زشت خود برندارند تو را فرمان مىدهیم که به آنها حمله برى که دیگر جز اندکى در پناه تو نخواهند بود. حداقل آن چه از این آیه مفهوم مىشود تبعید آنها از جامعه پاک اسلامى است. جامعه هر اندازه براى عفاف و پاکى احترام بیشترى قائل باشد براى خائنان مجازات شدیدترى قائل مىشود، و عکس آن، برعکس.» (مجموعه آثار شهید مطهری جلد نوزده صفحه پانصد و شش)
تکیه بر کعبه بزن
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد
شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد
کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفال دارد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها
تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد...
سید حمید رضا برقعی